آس وپاس
در گذشته های نه چندان دور ... یه مردی فقیر [...]
در گذشته های نه چندان دور ... یه مردی فقیر [...]
یادم میآد تو محلۀ قدیمی مون یه پسردرسخون داشتیم که [...]
این داستانی که الآن میخواهم براتون بگم برمی گرده به [...]
یک پسر نوجوانی بود که پدرپیروناتوانی داشت .اومی خواست که [...]
تو محلۀ قدیمی مان یه همسایه ای داشتیم به نام [...]
یکروزسه تا رفیق باهم قرارگذاشتند که پولی که ازکارهای قبلیشان [...]
نمی دونم آیا برای شماهم پیش آمده که مثل من [...]
آن قدیمها سر کوچه های محل چند تا جوان لاتولوت [...]
اسمم میثم میهن دوستِ من خبرنگارروزنامۀ شهرآفتاب هستم ؛وهر روز [...]
تو مدرسۀ ما یک معلمی بود که خیلی خوب ومهربان [...]